جدول جو
جدول جو

معنی ناز ونوز - جستجوی لغت در جدول جو

ناز ونوز
(زُ)
قر و غربیله. (یادداشت مؤلف). ادا و اطوار. رجوع به ناز شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناز نوروز
تصویر ناز نوروز
در موسیقی کهن ایرانی از الحان سی گانۀ باربد موسیقی دان دوره ساسانیان، برای مثال چو در پرده کشیدی ناز نوروز / به نوروزی نشستی دولت آن روز (نظامی۱۴ - ۱۸۰)
فرهنگ فارسی عمید
(زُ)
عیش و نوش. خوشگذرانی:
صبا به تهنیت پیر می فروش آمد
که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(زِ نَ)
نام نوائی است از موسیقی. (برهان قاطع) (فرهنگ نظام) (جهانگیری) (شمس اللغات) (انجمن آرا) (برهان جامع) :
چو در پرده کشیدی ناز نوروز
به نوروزی نشستی دولت آن روز.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناز و نوز
تصویر ناز و نوز
ادا و اطوار قر و غربیله
فرهنگ لغت هوشیار
عیش و نوش خوشگذرانی: صبا بتهنیت پیر می فروش آمد که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد. (حافظ. 118)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نای ونوش
تصویر نای ونوش
لهوولعب خوشگذرانی: پسراز لذت نای ونوش این سخن درگوش نیاورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناز و نوز
تصویر ناز و نوز
((زُ))
ادا و اطوار، قر و غمیش
فرهنگ فارسی معین
پیشانی بند زنانه
فرهنگ گویش مازندرانی